نوروز

با درود 

((هفتمین آفریده،یعنی آتش،پیوسته جدا از آفریدگان دیگر می ماند و نیروی حیاتی فراگیر آنان است.به همین سان،هفتمین جشن نیز اندکی از بقیه جداست.این جشن را به فارسی نوروز(که صورت اوستایی اش به جا نمانده)می نامند؛و چنین می نماند که زردشت آن رادر اعتدال بهار قرار داد واحتمالا جشنی باستانی برای اشه وهیشته و آتش بوده که زردشت آن رادر دین آورده است.این آخرین جشن از جشن های هفتگانه ناظر به روز رستاخیز است که نوروز زندگانی جاوید خواهد بود.از آن جا که این جشن در فصل اهورایی تابستان واقع است،بنابراین نشان شکست سالانه مینوی تباهکار است ودر سنت زردشتی(که از اوایل سده های میانه ی مسیحی،وجودش تعید شده)رپیثوینه در نیمروز ((نوروز))دوباره به روی زمین برمی گردد وفصل گرما ونور را می آورد.زین پس،روزانه به جای هاونی دوم وبه گاه نیمروز،که اینک رپیثوه نام دارد،برای وی نماز می گزارند ودر سراسر ماه های تابستان،اشه وهیشته را فرا می خوانند))  

خوب نیازی به توضیح فکنم نداره،دیگه فهمیدید واسه چی این بند از کتاب (زردشتیان باورها و آداب دینی آنها نوشته مری بویس انتشارات ققنوس) از بخش جشن های هفتگانه رو براتون گذاشتم. 

 

بهار داره می آد و کم کم باید خونه تکونی هارو شروع کنیم. 

 فکرکنم بدونین اما واسه یاد آوری می گم،ایرانیای باستان اعتقاد داشتن که اول هر سال ارواح رفتگانشون واسه دیدن بازماندهاشون برمی گردن روی زمین و واسه همین اخرای سال شروع می کردن به تمیز کردن و مرتب کردن خونه هاشون تا وقتی رفتگانشون امدن،خونه رو با مغازه کور باقر اشتباه نگیرن،5روزم مونده بود به پایان سال روی سقف خونه یا تو حیاط آتیش روشن می کردن تا رفتگانشون راه خونه رو با نور آتیش پیدا کنن،البته این عمل یه لطفایی داشت،مثلا اهل فامیل یا همسایه ها دور هم می نشستن و با هم گپی می زدن و چیزایی می خوردن.(مهم با هم بودنش بود) 

خوب زیاد حرف زدم سرتون درد امد 

شادو پیروز باشید 

بای