بادرود
امروز میخوام از قشنگ ترین نقاشی جهان که نظیرشو کسی نتونسته نقاشی کنه بذارم،دیدن این نقاشی برای هر کسی وجود نداره و اگه هم بعد یه بار دیدن هوس دیدن دوباره اون داشته باشید باید یه روز از عمرتون بپاش بدینباهم میبینیم ولذت میبریم
فرض کنید شما جای اون بودید،به چی فکر می کردید
فکر می کنین حتما باید کنار دریا غروب دید،اشتباه می کنین
این از دستم در رفت برای همین اینجا می ذارمش
اینو دو روز قبل گرفتم چهارم مرداد،کی میگه مازندران بهشت نیست
اینم هدیه به تمام اونایی که سعی می کنن زندگی شونو قشنگ ببینن
بدون شرح
اینو نمیخواستم بذارم چون بادیدنش ادم دلگیر میشه اما چه میشه کرد اگه نذارم پوستم کنده است
البته من نگرفتم یکی گرفته ازم خواهش کرد بذارم تو وبممیدونید که جریان خط بالا
شاد باشید
بدرود
سلام
وب جالبیه
عکسها هم خیلی قشنگن
وب منم عکاسیه وقت کردی یه سر بزن
حتما میام
سلام عزیز
ممنون که اومدی بهم سر زدی و نظر دادی
خوشحالم کردی
از لینک هم ممنون منم شما رو لینک کردم
موفق و سربلند باشی
salam maziar jon manam nima age khasti mano link koni ba esme patogh chat link kon ye mohitiye vase chat dadash damet garm felan
چی؟!!!
ازم خواهش کرد؟!
بذا ببینمت ... !
باشه
حالا نخواستم بگم التماس کردی وبه دستو پام افتادی
اینارو نمی خواستم بگم خودت خواستی
سلام چه خبر از میهمانی ها
ببینم میتونی تا دو هفته دیگه آپ کنی یا نه!
ممنون از عکسای زیبات
تی گره
تو ناوی کی باوه
سلام چه ت هسی یا نا؟
هر چی دیدم جز بیشه سر!
خیله خاب
ایتدفه علمه
سلام ، دوست خوبم
درایت پنهانم ، شناختی ، اصلا به من سر می زنی .
یادمه یکی می گفت فقط دوستی هاست که باقی می مونه البته این نوع دوستی که از خواندن نوشتار و افکار یکدیگر هم باشد نوعی دوستی است . امیدوارم دوستی هایمان باقی بماند .
یه سر به من بزن ، من که مرتب از نوشتارت استفاده می کنم .
کار نداری ؟ فعلا .[گل]
درود
شما دوست نیستی
شما داداشه مایی
شرمندم یکم سرم شلوغ پلوغه
داداشه گلم حتما میام
چاکریم
بدرود
آقا دم شما گرم
ما که دلمان برای آنجا تنگیده
خوش به حال شما
بای بای
درود داداشی
چه خبرا
بابا اینجام زیاد خبری نیه جز کارو کارو کار
با یکم بی معرفتی ودور زدن ادما
چاکرتم
از ته دلم بیها
بای بای
سلام مازیار جان............بابا عکاس...بابا هنرمند...واقعا عکس هارو خوب گرفته بودی...راستی در مورد اون هندوانه الان دقت کردم خیلی خیلی واسم جالب بود.......دااشی دوست دارم...
بابا اینهمه هندونه
دیگه نمی تونم بلندشون کنما
مرسی که از یادت نرفتم
مام شمارو آبجی خانوم دوست داریم
مرسی
سلام داداش مازیار بابا بی معرفت منو یادت رفت زود.
ببین بیا اون چت روم که گذاشتمو دانلود کن بیا حجمشم پایینه منتظرتما بی معرفت نشی نیای
سلام داداشی
چاکرم
شرمندم
راستش یه کم سرم شلوغه
این روزا فصل برداشته محصول
مام که مثل همه کشاورزا دیگه
چشم
Loading... ████▒▒ 10%
Loading... ████▒▒ 20%
Loading... ████▒▒ 30%
Loading... ████▒▒ 40%ِ
Loading... ████▒▒ 50%
Loading... ████▒▒ 60%
Loading... ████▒▒ 70%
Loading... ████▒▒ 80%
Loading... ████▒▒ 90%
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!!!!!!!!
مهم ترین پست زندگیم...حتما بیای
سلام ابجی این دیگه چیه
زدی تو خاکی
با این اوصاف از امدنت ممنونم
سلام
چرا به روز نمی شی منتظرم عکسهاتو ببینم
به روزم یه سر بزن
چشم
راستیتش یکم سرم شلوغ
مرسی
حتما سر می زنم
[هورا] سلام / آپم / بدو بیا هنوز مطلبم داغه داغه [هورا]
نظرتونو هم برام بذارین و اگر با تبادل لینک موافقین بهم بگین
با درود
چشم
حتما میام می بینم
مرسی
مازیار گرامی
از خواندن پیامت بسیار خوشحال شدم . از این همه پست شاهنامه خوانی همین که می بینم به خواندن شاهنامه علاقه مند شدی همین پیامت برای من کافی است.
برای شاهنامه باید آرام و همیشه وقت بگذاری من چند راه برایت دارم که می توانی همه ی اینها را با آرامش بدون هیچ عجله ای به موازات بروی:
ا-ابتدا ببینی در مراکز فرهنگی شهر نزدیکتان نشست های شاهنامه خوانی هست .
2- می توانی از اینترنت استفاده کنی
3- می توانی از کتاب های کسانی که داستان های شاهنامه را به نقد یا به شکل داستان نثر نوشته اند استفاده کنی
4- من و شما برای آزمایش وبلاگ گروهی شاهنامه خوانی راه بیندازیم اگر راضی بودیم می توانیم وبلاگ را به دیگران معرفی کنیم. در این وبلاگ در واقع یک شاهنامه خوانی مجازی خواهیم داشت . فرزندم سالار هم حتمن به جمع ما خواهد پیوست. امتحان می کنیم . من تجربیات خودم را آنجا می نویسم و شما هم نظرات و برداشت های خودت را بنویس
در پایان بگویم می توانی شاهنامه را داستان به داستان بخوانی چون داستان های شاهنامه را همه کم و بیش می دانیم. مثلا برای شروع داستان گرد آفرید را بخوان گرد آفرید در داستان سهراب است . سهراب وقتی برای پیدا کردن پدرش رستم وارد ایران می شود ابتدا به دژی بر می خورد که گرد آفرید دختر رییس دژ است. داستانش یک صفحه در شاهنامه است.
امیر صادقی یکی از بهترین شاهنامه خوان های ماست من در یک سری از کلاس های او شرکت کردم.
شنبه 24 مرداد ساعت 4 کانون فردوسی در فرهنگسرای ابن سینا نشستی با سخنرانی دکتر سرامی دارد اگر تهران بودی بگو تا آدرس دقیقش را بدهم.
سرتو درد آوردم. کافی است شروع کنی خود به خود جلو می روی.
یادت باشد خواندن شاهنامه یک عمر می خواهد همراه با آرامش و صبر و حوصله
شاد و تندرست باشی
بادرود
از نظرتون ممنونم
بازم سر بزنید
مازیار گرامی
پیامتو خوندم. این طور که میگی هم نیست. علاقه به مطالعه کافی است و جوونی مثل شما نباید خودشو دست کم بگیره. توانایی شما خیلی هم بالاست. شما تازه ابتدای راه هستی و عمری طولانی در پیش دارید
این وبلاگ همخوانی گروهی رو راه می اندازم .
علاقه مندان و شاهنامه دوستان خودشان گرد ما جمع می شوند.
هر دوستی هم خواست به جمع نویسندگان وبلاگ اضافه ش می کنیم
به امید به روزی برای میهن عزیزمان
بادرود
ممنون از اعتمادی که به من دارید
چشم من تمام سهی مو می کنم
ممنونم
بدرود
کاش وقتی زندگی فرصت دهد
گاهی از پروانه ها یادی کنیم
کاش بخشی از زمان خویش را
وقف قسمت کردن شادی کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوش نگاهی کم کنیم
فاصله های میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش وقتی آرزویی میکنیم
از دل شفاف مان هم رد شود
مرغ آمین هم از آنجا بگذرد
حرف های قلبمان را بشنود
ممنون آبجی
مرسی که این شعرو بهم دادادی
ممنون از دیدارت
سلام مازیار جان خوبی؟ وبلاگت خیلی با صفاست.برای منی که تو دود و دم شهر تهران گوشه ای رو برای خودم پیدا کردم و همش تو هیاهوی زندگی شهری سر میکنم خیلی جالب بود.بازم پیشم بیا.خوشحال میشم.
ممنون که سر زدی
چشم حتما باز میام